داریوش طالقانی؛ اباذر رجبی؛ علی صارمی راد؛ شهرام خدادادی
چکیده
روشهایی که برای تجزیه برهمکنش ژنوتیپ- محیط و تعیین پایداری و سازگاری ژنوتیپها مورد استفاده قرار میگیرند، بهطور مداوم در حال تکامل میباشند تا ارزیابی ژنوتیپها و مطالعه مؤلفههای برهمکنش محیطی ...
بیشتر
روشهایی که برای تجزیه برهمکنش ژنوتیپ- محیط و تعیین پایداری و سازگاری ژنوتیپها مورد استفاده قرار میگیرند، بهطور مداوم در حال تکامل میباشند تا ارزیابی ژنوتیپها و مطالعه مؤلفههای برهمکنش محیطی با دقت بیشتری صورت گیرد. در این مطالعه به بررسی برهمکنش ژنوتیپ- محیط با استفاده از روش AMMI و آمارههای ارائهشده برای آن پرداخته شد. به این منظور، تعداد 25 ژنوتیپ چغندرقند متشکل از 18 هیبرید جدید، سه شاهد داخلی و چهار شاهد خارجی در هفت منطقه کرج، مشهد، شیراز، میاندوآب، کرمانشاه، همدان و خوی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار طی سال زراعی 1399-1398 کشت شدند. تجزیه واریانس مرکب مدل AMMI حاکی از معنیداری اثرات افزایشی محیط و ژنوتیپ و اثر ضربپذیر ژنوتیپ- محیط در سطح احتمال یک درصد بود. تجزیه اثرات برهمکنش به مؤلفههای اصلی نشان داد که چهار مؤلفه اول در سطح احتمال یک درصد معنیدار بودند و مجموعاً 50/93 درصد از تغییرات مربوط به برهمکنش ژنوتیپ- محیط را تبیین نمودند. طبق بایپلات AMMI1، هیبریدهای 3 و 9 به دلیل داشتن عملکرد شکر بالاتر از میانگین کل و مقدار پایین مؤلفه اول برهمکنش، تحت عنوان پایدارترین ژنوتیپها شناخته شدند. بر اساس بایپلات AMMI2، هیبرید 9 و پس از آن 6، 2، 8، 7 و 10 از سازگاری عمومی بالایی برخوردار بودند. شاخص SIIG محاسبه شده بر اساس آمارههای مدل AMMI، هیبریدهای 2، 9، 10 و 8 از نظر عملکرد شکر سفید پایدار و پرمحصول بودند. بهطور کلی، بر اساس نتایج مطالعه حاضر، هیبرید 9 و پس از آن هیبریدهای 6، 2، 8، 7 و 10 عملکرد شکر سفید و پایداری عملکرد بالایی داشتند.