دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
باززایی درون شیشهای گیاه زعفران زینتی (Crocus vernus L.) با استفاده از تنظیمکنندههای رشد گیاهی
429
440
FA
سارا
پروین
دانشآموخته کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، ایران
saraparvin2014@gmail.com
محمد حسین
دانشور
0000-0003-3010-1032
استاد تمام گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، ایران.
mhdaneshvar2004@yahoo.com
امین
لطفی جلال آبادی
استادیار گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، ایران
aminlo2020@gmail.com
10.22055/ppd.2019.25898.1603
<strong>چکیده</strong><br /><strong>زعفران زینتی از تیره زنبقیان</strong><strong> (</strong><strong>Iridaceae</strong><strong>)</strong><strong>یکی از مهمترین گیاهان پیازی زینتی است. تکثیر این گیاه بهوسیله پداژه به دلیل انتقال انواع بیماریهای قارچی و باکتریائی و نیز دوره خفتگی طولانی 4 تا 5 ماهه، از نظر تجاری مقرون بهصرفه نمیباشد. بنابراین تکثیر زعفران زینتی از طریق کشت درون شیشهای راهکار مناسبی برای تکثیر تجاری آن است. به منظور ریزازدیادی زعفران زینتی، اثر محیطهای کشت مختلف در آزمایش اندامزایی مستقیم بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در آزمایشگاه کشت بافت گروه علوم باغبانی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، در سال 95-1394 انجام شد. ریزنمونههای مورد استفاده در این آزمایش جوانههای انتهایی و جانبی بودند که در 10 تیمار هورمونی و کنترل در محیط کشت </strong><strong>MS</strong><strong> مورد آزمایش قرار گرفتند. برای گندزدایی سطحی ریزنمونهها پس از قرارگیری در زیر آب جاری بهمدت 30 دقیقه از تیمار قارچکش بنلیت محلول در آب گرم به مدت 30 دقیقه</strong><strong>˛</strong><strong> اتانول 70 درصد به مدت 30 ثانیه و سه بار آبکشی در آب مقطر استریل و هیپوکلرید سدیم 15 درصد به مدت 6 دقیقه و سه بار آبکشی استفاده شد. تیمارهای هورمونی مورد استفاده شامل </strong><strong>BAp </strong><strong> (5/0، 1 و 2 میلیگرم در لیتر)، </strong><strong>TDZ</strong><strong> (5/0</strong><strong>˛</strong><strong> 075/0 و 1 میلیگرم در لیتر) و </strong><strong>Kin</strong><strong> (5/0، 1 و 2 میلیگرم در لیتر) همراه با 1/0 میلیگرم در لیتر </strong><strong>IBA</strong><strong> بودند. نتایج نشان داد بیشترین طول شاخساره و تعداد آن حاصل از ریزنمونه جوانه انتهائی و محیط کشت </strong><strong>MS</strong><strong> همراه با 5/0 میلیگرم در لیتر </strong><strong>TDZ</strong><strong>،،5/0 میلیگرم در لیتر </strong><strong>BAp </strong><strong>، 5/0 میلیگرم در لیتر </strong><strong>Kin</strong><strong> و 1/0 میلیگرم در لیتر </strong><strong>IBA</strong><strong> تولید گردید که با سایر تیمارها در سطح احتمال 1 درصد آزمون دانکن اختلاف معنیدار داشت. همچنین نتایج نشان داد محیط کشت </strong><strong>MS</strong><strong> همراه با 2 میلی گرم در لیتر </strong><strong>BAp </strong><strong> همراه با 1/0 میلیگرم در لیتر </strong><strong>IBA</strong><strong> بیشترین اثر را روی تعداد پداژک های تولیدشده زعفران زینتی داشت.</strong>
باززایی مستقیم,جوانه انتهائی,محیط کشت MS,نوع ریزنمونه
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14948.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14948_561b5a8fbe393752707ea2628347c37a.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
ریزازدیادی پایه رویشی پنتا (Prunus domestica) در دو محیط کشتMS و B5
441
454
FA
زیبا
بالاپور
دانشجوی کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبد کاووس، ایران
z.balapoor70@yahoo.com
حسین
حسینی مقدم
استادیار، گروه تولیدات گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبد کاووس، ایران
hhm548@yahoo.com
مهدی
زارعی
استادیار، گروه تولیدات گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبد کاووس، ایران
zarei.m@yahoo.com
مهدی
ملاشاهی
گروه تولیدات گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاوس، گنبد کاوس، ایران
m_mollashahi@yahoo.com
10.22055/ppd.2019.24937.1570
<strong>چکیده</strong><br /><strong>پژوهشی به منظور بررسی ریزازدیادی پایه پنتا </strong><strong>(</strong><strong><em>Prunus domestica</em></strong><strong>)</strong><strong>در دو </strong><strong>محیط کشت</strong><strong>MS </strong><strong> و </strong><strong>B5</strong><strong> انجام گرفت. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار انجام شد. در این پژوهش غلظتهای مختلف هورمون ایندول بوتیریک اسید (صفر، 5/0، 9/0 و 5/1 میلیگرم در لیتر) برای ریشه زایی و نیز غلظتهای مختلف 6-بنزیل آمینو پورین (0، 4/0، 8/0 و 2/1 میلیگرم در لیتر)</strong><strong>برای شاخه زایی در دو محیط کشت مورد بررسی قرار گرفتند. صفات مورد مطالعه شامل تعداد برگ، طول ساقه، تعداد شاخه، تعداد ریشه و طول ریشه بود. نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنیداری بین محیطهای کشت، سطوح هورمون و اثر متقابل آنها برای صفات مورد مطالعه نشان داد. بر این اساس بیشترین طول ساقه (39/6 سانتیمتر) و تعداد شاخه (65/13 عدد) به ترتیب در محیط کشت </strong><strong> MS</strong><strong>دارای 8/0 و 4/0 میلیگرم در لیتر </strong><strong>BAp </strong><strong> حاصل شد. در این آزمایش بالاترین میانگین تعداد ریشه و طول ریشه به ترتیب 41/8 عدد و 75/14 سانتیمتر در محیط</strong><strong>B5 </strong><strong> و </strong><strong> MS</strong><strong>با استفاده از غلظت 9/0 و 5/1 میلیگرم در لیتر</strong><strong>هورمون </strong><strong>IBA</strong><strong> به دست آمد. نتایج نشان داد گیاهچههای رشد یافته در محیط کشت </strong><strong>MS</strong><strong> دارای رشد بهتری نسبت به گیاهچههای رشد یافته در محیط کشت </strong><strong>B5</strong><strong> بودند که میتواند به دلیل وجود مقادیر بالای نیتروژن در محیط کشت </strong><strong>MS</strong><strong> باشد.</strong><strong>از این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که برای شاخهزایی پایه پنتا، محیط کشت </strong><strong>MS</strong><strong> با هورمون 4/0 میلیگرم در لیتر </strong><strong>BAp </strong><strong> و برای ریشهزایی محیط کشت</strong><strong> </strong><strong>B5</strong><strong> با 9/0 میلیگرم در لیتر هورمون </strong><strong>IBA</strong><strong> مناسب میباشد.</strong>
ایندول بوتیریک اسید,6-بنزیل آمینو پورین,ریزازدیادی,سازگاری
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14998.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14998_c3978fa7c7bc15797a526eee2509acd6.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
بهبود خواص آنتیاکسیدانی و آنتوسیانین میوه توتفرنگی رقم آروماس با استفاده از لاکتات کلسیم و سوربات پتاسیم
455
468
FA
فرح
حسینی
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان،
farah.hosseini2012@gmail.com
محمد اسماعیل
امیری
استاد، گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
dr.ismail.amiri.2015@gmail.com
فرهنگ
رضوی
استادیار، گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
razavi.farhang@znu.ac.ir
10.22055/ppd.2019.25261.1580
<strong>چکیده</strong><br /><strong>به منظور بررسی تأثیر لاکتات کلسیم و سوربات پتاسیم بر خواص آنتیاکسیدانی و بعضی صفات کیفی میوه توتفرنگی رقم آروماس، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار و 3 تکرار، بر روی بوتههای دو ساله، در سال زراعی 1395 در مزرعه تحقیقاتی جها</strong><strong>د</strong><strong> کشاورزی شهرستان مریوان، اجرا شد. تیمارهای مورد استفاده شامل شاهد (آب مقطر)، سوربات پتاسیم با غلظتهای (</strong><strong>5/0</strong><strong> و 1 درصد)، لاکتات کلسیم با غلظتهای (5/0 و 1 درصد) و اثر ترکیبی آنها به صورت محلولپاشی در سه مرحله، مرحله اول سه هفته قبل از برداشت تجاری، مرحله دوم دو هفته قبل از برداشت، مرحله سوم یک هفته قبل از برداشت اعمال گردید.</strong> <strong>نتایج حاصله حاکی از آن است که کاربرد ترکیبی لاکتات کلسیم و سوربات پتاسیم (غلظتهای 5/0 درصد)، میزان آنتوسیانین کل میوه را بهطور معنیدار (در سطح</strong><strong> احتمال آماری</strong><strong>یک</strong><strong> درصد</strong><strong>) افزایش داده، که این امر جذابیت رنگ و بازارپسندی میوه را نسبت به شاهد بیشتر نمود، به طبع آن خاصیت آنتیاکسیدانی نیز افزایش یافت. از طرف دیگر اثر این تیمار (ترکیب لاکتات کلسیم و سوربات پتاسیم 5/0 درصد) باعث افزایش معنیداری (در سطح یک درصد) محتوای فلاونوئید کل، کل مواد جامد محلول و شاخص طعم و تیمار ترکیبی (یک در یک درصد) لاکتات کلسیم و سوربات پتاسیم باعث افزایش معنیدار فنل کل (72/95 </strong><strong>میلیگرم بر صد گرم وزن تر</strong><strong>)، اسید کل و سفتی بافت میوه نسبت به تیمارهای دیگر شد (05/0</strong><strong>£</strong><strong>p </strong><strong>). بنابراین استفاده از این دو ماده در سه مرحله و بهصورت ترکیبی جهت بهبود خواص کیفی و آنتیاکسیدانی میوه توتفرنگی قابل توصیه میباشد</strong><strong>.</strong>
اسید قابل تیتراسیون,سفتی,ظرفیت آنتیاکسیدانی,فنل کل,مواد جامد محلول
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14944.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14944_e50375e7f7051cd649306f196638d6e6.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
ارزیابی اثر تغذیه تلفیقی بر عملکرد کمی و درصد اسانس گیاه دارویی بادرنجبویه (Melissa officinalis)
469
482
FA
محمدرضا
میرزاجانی
دانشجوی کارشناسی ارشد زراعت، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
mrm.shahrestani@gmail.com
مجید
مجیدیان
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
ma_majidian@yahoo.com
غلامرضا
محسن آبادی
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
mohsenabadi@guilan.ac.ir
10.22055/ppd.2019.25695.1594
<strong>چکیده</strong><br /><strong>یکــی از نیازهــای مهــم در برنامهریزی زراعی به</strong><strong>منظور حصول عملکرد بالا و کیفیت مطلوب بهویژه در گیاهان دارویی ارزیابی سیســتمهای مختلف تغذیه گیاه اســت. با روش صحیح افزایش حاصلخیزی خاک و تغذیه گیاه میتوان ضمن حفظ محیطزیســت، کاهش فرســایش و حفظ تنوعزیستی، کارآیی نهادهها را افزایش داد. این پژوهش با هدف ارتقای عملکرد کمی و کیفی گیاه بادرنجبویه با مصرف کودهای زیستی نظیر قارچ میکوریزا، کود فسفاته زیستی و ورمیکمپوست مورد بررسی قرار گرفت.</strong><strong>آزمایش در بهار و تابستان 1395 در </strong><strong>مزرعه تحت پوشش سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان واقع در بخش خشکبیجار از توابع شهرستان رشت</strong><strong> اجرا شد.</strong><strong> در این تحقیق آزمایش بهصورت فاکتوریل سه عاملی شامل قارچ میکوریزا (</strong><strong>M</strong><strong>) در دو سطح (عدم تلقیح = </strong><strong>M<sub>1</sub></strong><strong> و تلقیح = </strong><strong>M<sub>2</sub></strong><strong>)، عامل کود فسفات زیستی (</strong><strong>p </strong><strong>) در سه سطح (صفر =</strong><strong>p <sub>1</sub></strong><strong>، 50 = </strong><strong>p <sub>2</sub></strong><strong> و 100 = </strong><strong>p <sub>3</sub></strong><strong> کیلوگرم در هکتار) و ورمیکمپوست (</strong><strong>V</strong><strong>) در سه سطح (صفر =</strong><strong>V<sub>1 </sub></strong><strong>، 5</strong><strong>= </strong><strong>V<sub>2</sub></strong><strong> و 10 =</strong><strong>V<sub>3</sub></strong><strong> تن در هکتار) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با هجده تیمار و در سه تکرار انجام شد. همچنین، یک کرت بهعنوان شاهد کود شیمیایی (مصرف کود شیمیایی اوره 90 کیلوگرم در هکتار، سوپرفسفاتتریپل 90 کیلوگرم در هکتار و سولفاتپتاسیم 90 کیلوگرم در هکتار) در هر تکرار قرار داده شد و مقایسه آن با تیمارهای میکوریزا، کود فسفات زیستی و ورمیکمپوست نیز در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در نظرگرفته شد. بر اساس نتایج این آزمایش، بیشترین، عملکرد برگ، درصد اسانس، عملکرد زیستی، کلروفیل کل و کاروتنوئید در تلقیح با میکوریزا حاصل شد. کود فسفات زیستی در تیمار 100 کیلوگرم در هکتار در کل صفات اندازهگیری شده بهترین نتیجه را داشت. همچنین، بهترین نتیجه در استفاده از 10 تن ورمیکمپوست در هکتار در عملکرد بیولوژیک (2/4808 کیلوگرم در هکتار)، درصد اسانس (13/0) و کلروفیل کل (54/1 میلیگرم در گرم برگ تازه) بهدست آمد. اثرات متقابل هم افزایی مثبت نیز روی برخی صفات مذکور مشاهده گردید که میتوان به اثر متقابل بین تلقیح میکوریزا و فسفات زیستی بر عملکرد برگ، همچنین همافزایی میکوریزا و ورمیکمپوست در شاخص عملکرد زیستی اشاره کرد. طبق نتایج حاصل از این پژوهش، تیمار تلقیح با میکوریزا، مصرف 100 کیلوگرم فسفات زیستی و 10 تن ورمیکمپوست درهکتار، میتواند شرایط مناسبی را جهت دستیابی به بیشترین عملکرد کمی (5290 کیلوگرم در هکتار) و کیفی (26/0 درصد اسانس) در گیاه بادرنجبویه در یک سیستم زراعی پایدار فراهم آورد.</strong>
کلروفیل,کود فسفات زیستی,میکوریزا,ورمیکمپوست
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14955.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14955_bc17642834ac89872150acea38a1b9d1.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
ارزیابی تأثیر پسماند علفکش پندیمتالین بر گندم و جو
483
494
FA
تاج محمد
خواجوی
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم علفهای هرز، دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، ایران
t.rafe.khajavi@gmail.com
زینب
اورسجی
استادیار، گروه تولیدات گیاهی، دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، ایران
zeinab.avarseji@gmail.com
ابراهیم
غلامعلی پور علمداری
استادیار، گروه تولیدات گیاهی، دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، ایران
eg.alamdari@gmail.com
عباس
بیابانی
دانشیار، گروه تولیدات گیاهی، دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، ایران
abs346@yahoo.com
10.22055/ppd.2019.25477.1589
<strong>چکیده</strong><br /><strong>بهمنظور بررسی بقایای علفکش پندیمتالین در خاک آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس در سال 96-1395 اجرا شد. در این آزمایش غلظتهای مختلف علفکش پندیمتالین که معادل صفر، 15، ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۳۰، ۴۰، ۵۰، 75 و 100 درصد مقدار توصیهشده بود؛ روی گیاهان زراعی گندم و جو بهکار برده شد و وزن خشک ریشه و ساقه گیاهان زراعی موردنظر در انتهای آزمایش اندازهگیری شدند. در برازش دادهها از منحنیهای لگاریتم لجستیک سه و چهار پارامتره استفاده شد. نتایج نشان داد که تقریباً در همه دادههای مورد بررسی منحنی سه پارامتره از برازش مناسبی برخوردار بود. در برازش جداگانه دادهها مشخص شد که همواره بقایای علفکش پندیمتالین باعث کاهش زیستتوده خشک ساقه و زیستتوده خشک ریشه گیاهان زراعی گندم و جو شدند. مقدار علفکش برای کاهش ۵۰ درصدی وزن خشک ساقه گندم و وزن خشک ساقه جو بهترتیب از ۵/۴۰۰ و ۰۵/۶۲۳ گرم ماده مؤثره پندیمتالین در هکتار بهدست آمد. مقادیر </strong><strong>ED<sub>50</sub></strong><strong> وزن خشک ریشه گندم و جو بهترتیب ۸۸/۶۵ و ۶۶/۲۶۹ بهدست آمد. در مجموع نتایج حاصل از برازش دوگانه دادهها نشان داد که در تمام اندازهگیریهای مربوط به ریشه و ساقه، همواره گندم از جو حساسیت بیشتری به بقایای علفکش پندیمتالین نشان داد. بنابراین توصیه میشود در شرایطی وجود بقایای علفکش پندیمتالین در خاک، از کاشت گیاهان حساس مثل گندم پرهیز شود.</strong>
رگرسیون,زیستسنجی,لگاریتم لجستیک,وزن خشک
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14945.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14945_50cc5a9c0d94d72d4910d6533cc10d42.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
اثرات ژل آلوئهورا و زمان انبارمانی بر برخی شاخصهای بیوشیمیایی آریلهای تازه انار با حداقل فرآوری
495
508
FA
مدینه
طاهری
دانشجوی کارشناسی ارشد باغبانی، گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، ایران
m.taheri250@gmail.com
مختار
حیدری
0000-0003-2389-3895
دانشیار، گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، ایران
mkheidari@yahoo.com
مهدی
زارعی
دانشیار، گروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
zarei@scu.ac.ir
10.22055/ppd.2019.25498.1591
چکیده<br />اثر روشهای مختلف فیزیکی و شیمیایی بر کیفیت پس از برداشت میوه انار بررسی شده است ولی اطلاعات محدودی در مورد کیفیت پس از برداشت آریلهای تازه انار بهعنوان یک محصول آماده مصرف وجود دارد. در آزمایش حاضر میوههای انار رقم ملس پوست زرد در پاییز 1393 از یک باغ تجاری در منطقه باغملک (استان خوزستان) برداشت شد و آریلهای تازه پس از جداسازی با دست با غلظتهای صفر، 5/2، 5 و 10 درصد ژل آلوئهورا تیمارشده و بهمدت 4، 8 و 12 روز در دمای 7 درجه سلیسیوس و رطوبت نسبی 90 درصد نگهداری شدند. پس از پایان هر دوره انبارداری، برخی شاخصهای بیوشیمیایی مانند اسید اسکوربیک، مواد جامد محلول کل، اسیدیته قابل تیتراسیون، فنل کل، شدت رنگ، شاخص آنتوسیانین کل و شاخص مواد قهوهای ارزیابی شد. نتایج نشان داد برهمکنش اثر غلظت ژل آلوئهورا و زمان انبارداری بر اسید اسکوربیک، اسیدیته قابل تیتراسیون، فنل کل، شدت رنگ، شاخص آنتوسیانین کل و شاخص مواد قهوهای معنیدار بود. تیمار با همه غلظتهای ژل آلوئهورا موجب کاهش مواد جامد محلول کل گردید. همچنین کاربرد غلظت 10 درصد ژل آلوئهورا موجب افزایش معنیدار نسبت شاخص آنتوسیانین کل به مواد قهوهای شد. با افزایش مدت انبارمانی،کیفیت آریلهای تازه انار بهطور معنیداری کاهش یافت. طی دوره انبارمانی آریلهای تازه انار، غلظتهای 5/2 و 5 درصد ژل آلوئهورا موجب بهبود شدت رنگ پس از 4 روز شد. همچنین نتایج نشان داد در آریلهای تازه انارکاربرد تمام غلظتهای ژل آلوئهورا موجب گردید پس از 8 و 12 روز میزان اسید اسکوربیک بیشتری نسبت به تیمار شاهد (بدون کاربرد ژل آلوئهورا) حفظ گردد. بهطورکلی نتایج این پژوهش نشان داد ژل آلوئهورا یک ترکیب گیاهی امیدوارکننده برای پوششدهی آریلهای تازه انار میباشد و تحقیقات برای مشخص شدن نحوهکارایی ژل آلوئهورا بر کیفیت پس از برداشت آریلهای تازه انار و سایر محصولات با حداقل فرآوری لازم است.
پوششدهنده طبیعی,کیفیت پس از برداشت,میوه های تازه برشیافته
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14946.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14946_0b877739ebdfd81f4320ae848bf7cf4a.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
بررسی اثر غلظتهای مختلف کلرید کادمیوم بر تنش اکسیداتیو گیاه بادرنجبویه تحت شرایط درون شیشهای
509
522
FA
سیده راضیه
نوربخش رضایی
دانشآموخته کارشناسی ارشد تولیدات گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
nourbakhsh1992@yahoo.com
لیلا
شبانی
دانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
lshabani@gmail.com
مجید
رستمی
استادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
majidrostami7@yahoo.com
محمد
عبدلی
استادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
abdoli_m@yahoo.com
10.22055/ppd.2019.24806.1567
<strong>چکیده</strong><br /><strong>بادرنجبویه</strong><strong>(</strong><strong><em>Melissa officinalis L</em></strong><strong><em>.</em></strong><strong>)</strong><strong>گیاه دارویی متعلق به خانواده نعناعیان (</strong><strong><em>Lamiaceae</em></strong><strong>) است. </strong><strong>فلزات سنگین یکی از عوامل اصلی تنش غیرزیستی برای موجودات زنده میباشند.کادمیوم یکی از فلزات سنگین غیرضروری است که با </strong><strong>تحریک سنتز رادیکالهای آزاد اکسیژن</strong><strong> در گیاه منجر به ایجاد تنش اکسیداتیو میگردد. این پژوهش در سالهای 1396-1395 </strong><strong>در دانشگاه شهرکرد انجام شد. در این مطالعه اثر غلظتهای مختلف کلرید کادمیوم</strong><strong>(صفر، 10، 20 و 40 میکرومولار)</strong><strong>بر شاخصهای بیوشیمیایی گیاه بادرنجبویه</strong><strong>مورد</strong><strong>بررسی قرار گرفت</strong><strong>. </strong><strong>به این منظور از ساقههای گیاه بادرنجبویه که در شرایط استریل بر روی محیط کشت موراشیگ و اسکوگ (</strong><strong>1/2 </strong><strong>MS</strong><strong>) تکثیر یافته بود استفاده شد. </strong><strong>ساقه گیاهچههای دوماهه</strong><strong>در محیط کشت مایع </strong><strong>(</strong><strong>1/2 </strong><strong>MS</strong><strong>) حاوی غلظتهای مختلف کلرید کادمیوم کشت گردید.</strong><strong>پس از</strong><strong>گذشت </strong><strong>یک هفته، نمونهبرداری از آنها جهت انجام آزمایشها صورت گرفت.</strong><strong> بر اساس نتایج بهدست آمده در این مطالعه </strong><strong>وزن تر</strong><strong>ساقههای کشتشده در غلظتهای 10 و 20 میکرومولار کلرید کادمیوم نسبت به شاهد افزایش پیدا کرد. </strong><strong>این فلز سنگین بهطور معنیداری سبب کاهش مقدار کلروفیل </strong><strong>a</strong><strong>، </strong><strong>b</strong><strong> وکارتنوئیدها شد در حالیکه </strong><strong>میزان کلروفیل کل تنها در غلظت 40 میکرومولار نسبت به شاهد کاهش پیدا کرد.</strong><strong>همچنین کادمیوم بهطور معنیداری سبب افزایش میزان پراکسید هیدروژن </strong><strong>H<sub>2</sub>O<sub>2</sub></strong><strong> در تمامی غلظتهای تیمار شد. در بین آنزیمهای آنتی اکسیدان مورد بررسی</strong><strong>،</strong><strong> کلرید کادمیوم موجب افزایش فعالیت آنزیمهای کاتالاز و سوپراکسید</strong><strong>دیسموتاز شد. میزان مالون دیآلدئید در تمامی غلظتهای تیمار افزایش پیدا کرد اما در غلظت 40 میکرومولار این افزایش نسبت به شاهد معنیدار نبود. کلریدکادمیوم موجب کاهش جذب مولیبدن و آهن شد. از طرفی باعث افزایش جذب منگنز و روی گردید. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که احتمالاً کلرید کادمیوم در ساقههای بادرنجبویه باعث تجمع ترکیباتی مثل پراکسید هیدروژن شد که بهعنوان یک مولکول پیامرسان باعث القای دفاع آنتیاکسیدانی گردیده است.</strong>
آنزیمهای آنتیاکسیدان,فلز سنگین,کادمیوم,کشت بافت,ملیسا
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14942.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14942_8a9dc57491db6e59cba81a6dd62546b0.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
تعیین دز مناسب مواد جهشزای فیزیکی و شیمیایی در بافت کالوس برگ کیویفروت
523
534
FA
حسن
ساعی آهق
دانشجوی دکتری میوهکاری، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
saei6329@gmail.com
موسی
موسوی
استادیار، گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
mousa_mousawi@yahoo.com
رانجیت
پاتیرانا
سرپرست گروه تحقیقاتی، مرکز تحقیقات گیاه و غذا، مرکز پالمراستون نورث، نیوزلند
ranjith.pathirana@plantandfood.co.nz
10.22055/ppd.2019.26394.1623
<strong>چکیده</strong><br /><strong>استفاده از مواد جهشزای فیزیکی و شیمیایی باعث ایجاد واریتههای مقاوم به انواع بیماری، مقاوم به شرایط نامطلوب محیطی و حتی سبب بروز خصوصیات جدید در تولیدات کشاورزی در نقاط مختلف جهان شده است. با توجه به اثرات کشنده خیلی از عوامل جهشزا در دزهای بالا، تعیین دزهای مناسب با توجه به نوع بافت، شرایط درون سلول و شرایط محیط رشد، گام اولیه در استفاده از این تکنیکها است. استفاده از بافت کالوس بهعنوان بافت هدف بهجای جوانه یا بذر روش سریعتری جهت تولید گیاهچههای جدید جهشیافته بدون ظهور بافت شیمر را ممکن میسازد. در پژوهش حاضر با توجه به اهمیت اقتصادی کیوی و نقش ایران در تولید منطقهای این محصول، از بافت کالوس آن بهعنوان بافت هدف برای تعیین دزهای مناسب از اشعه گاما با شدت تابش صفر، 10، 20، 30، 40 و 50 گری بهعنوان جهشزای فیزیکی و اتیلمتانسولفونات (</strong><strong>EMS</strong><strong>) بهعنوان جهشزای شیمیایی با غلظتهای صفر، 4/0، 6/0، 8/0، 1 و 2/1 درصد در مرکز تحقیقات گیاه و غذا، نیوزلند در سال 2016</strong><strong>انجام شد. شاخصهای رشد کالوس و همچنین نشانگرهای مولکولی </strong><strong>SSR</strong><strong> در مرحله گیاهچه، جهت تعیین دزهای مناسب و تغییرات احتمالی ژنتیکی استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش دز اشعه گاما و غلظت </strong><strong>EMS</strong><strong>، اندازه کالوس مرده نیز افزایش یافت اما بیشترین تعداد شاخه تولیدشده در تیمار اشعه گاما در دزهای 40 و 50 گری و در تیمار </strong><strong>EMS</strong><strong> در غلظت 1 درصد بهدست آمد. لذا دز 50 گری اشعه گاما و غلظت 1 درصد </strong><strong>EMS</strong><strong> بهعنوان مقادیر مناسب جهت استفاده در بافت کالوس دوماهه کیوی و ایجاد جهش به منظور تولید خصوصیات متفاوت و جدید در جمعیت موتانت تشخیص داده شدند.</strong>
اتیلمتانسولفونات,اشعه گاما,عامل جهشزا
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14960.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14960_4b0c8fae0ba856cb77469acd2147a42a.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
اثر تنش خشکی و گردوغبار بر پراکسیداسیون لیپیدی و واکنش ضداکسایشی دو رقم توتفرنگی
535
550
FA
فرزاد
مریوانی
دانشآموخته کارشناسی ارشد علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
fmarivani7@gmail.com
ناصر
قادری
دانشیار گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی و مرکز پژوهشی بهنژادی و بهزراعی توتفرنگی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
n.ghaderi@uok.ac.ir
تیمور
جوادی
دانشیار گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی و مرکز پژوهشی بهنژادی و بهزراعی توتفرنگی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
tjavadi@uok.ac.ir
10.22055/ppd.2019.26308.1618
<strong>چکیده</strong><br /><strong>در سالهای اخیر پدیده گردوغبار یکی از چالشهای مهم در غرب و جنوب غربی ایران بوده که سالیانه خسارات فراوانی بر محیطزیست و محصولات کشاورزی به جا میگذارد. بر همین اساس، آزمایشی برای بررسی اثر گردوغبار و تنش خشکی روی برخی خصوصیات فیزیولوژیکی دو رقم توتفرنگی (پاروس و کوئینالیزا) در طی سالهای 1392-1393 در شرایط گلخانه طراحی و اجرا گردید. آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار (شاهد، تنش خشکی (2/1- مگاپاسکال)، گردوغبار، گردوغبار + تنش خشکی) و 3 تکرار انجام شد. در این آزمایش وزن خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب برگ (</strong><strong>RWC</strong><strong>)، شاخص پایداری غشاء سلولی (</strong><strong>MSI</strong><strong>)، پرولین، کربوهیدراتهای محلول کل، پراکسیداسیون لیپیدی، پراکسیدهیدروژن و فعالیت آنزیم پراکسیداز اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که </strong><strong>RWC</strong><strong> و </strong><strong>MSI</strong><strong> در واکنش به گردوغبار و تنش خشکی <br />در هر دو رقم کاهش یافتند. افزایش میزان پرولین، کربوهیدراتهای محلول کل، مالون دیآلدئید، پراکسیدهیدروژن و فعالیت آنزیم پراکسیداز در اثر تیمارهای گردوغبار و تنش خشکی مشاهده شد، بهطوریکه بیشترین افزایش در پرولین، کربوهیدراتهای محلول کل، مالون دی آلدئید، پراکسیدهیدروژن و فعالیت آنزیمهای ضداکسایشی در تیمار تنش خشکی + گردوغبار بهدست آمد. </strong><strong>تیمارهای گردوغبار و تنش خشکی سبب کاهش تولید ماده خشک در هر دو سال گردیدند. </strong><strong>بر اساس این نتایج گردوغبار اثر منفی بر خصوصیات فیزیولوژیکی دو رقم توتفرنگی داشته و در شرایطی که تیمار گردوغبار همراه با تنش خشکی اعمال گردید آثار منفی بیشتری بر توتفرنگی داشت. به همین دلیل میتوان عنوان کرد که گردوغبار تأثیر منفی روی صفات ارزیابیشده داشته و تنش خشکی این اثرات را تشدید نموده است.</strong>
خصوصیات فیزیولوژیکی,شاخص پایداری غشاء سلولی,مالون دی آلدئید
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14957.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14957_b686e9c39b5051645bbd85da6ddd73e3.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
برآورد خلأ عملکرد برنج با استفاده از روش تحلیل مقایسه کارکرد (CPA) در آمل و رشت
551
562
FA
ابراهیم
حبیبی
دانشجوی دکتری زراعت، دانشکده علوم کشاورزی، واحد آیتالله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران
habibi52m@yahoo.com
یوسف
نیک نژاد
استادیار، گروه زراعت، دانشکده علوم کشاورزی، واحد آیتالله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران
yosoofniknezhad@yahoo.com
هرمز
فلاح
استادیار، گروه زراعت، دانشکده علوم کشاورزی، واحد آیتالله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران
hormozfalah@gmail.com
سلمان
دستان
پژوهشگر پسا دکتری، پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی ایران، کرج، ایران
salmandastan@ymail.com
داود
براری تاری
استادیار، گروه زراعت، دانشکده علوم کشاورزی، واحد آیتالله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران
davoodbarari@yahoo.com
10.22055/ppd.2019.26083.1607
<strong>چکیده</strong><br /><strong>مستندسازی</strong><strong>فرآیند</strong><strong>تولید</strong><strong>در</strong><strong>کشاورزی</strong><strong>شامل</strong><strong>تهیه کلیه</strong><strong>اطلاعات</strong><strong>و</strong><strong>فعالیتهایی</strong><strong>است</strong><strong>که</strong><strong>سیر</strong><strong>تولید یک</strong><strong>محصول</strong><strong> از </strong><strong>مرحله</strong><strong>تهیه</strong><strong>بستر</strong><strong>بذر</strong><strong>تا</strong><strong>برداشت</strong><strong>را</strong><strong>نشان</strong><strong>میدهد. لذا، هدف از این پژوهش، برآورد خلأ عملکرد ارقام محلی برنج به روش تحلیل مقایسه کارکرد (</strong><strong>CPA</strong><strong>) بود. در</strong><strong>این</strong><strong>پژوهش</strong><strong>تمامی</strong><strong>عملیاتهای</strong><strong>مدیریتی</strong><strong>انجام</strong><strong></strong><strong>شده</strong><strong>از</strong><strong>مرحله</strong><strong>تهیه</strong><strong>بستر</strong><strong>بذر</strong><strong>تا</strong><strong>برداشت برای ارقام محلی برنج</strong><strong>از</strong><strong>طریق</strong><strong> م</strong><strong>طالعات</strong><strong>میدانی در منطقه آمل واقع در استان مازندران و منطقه رشت در استان گیلان طی سالهای 1395 و 1396 ثبت</strong><strong>شد. برای تعیین مدل عملکرد (تولید)، رابطه بین تمامی متغیرها و عملکرد شلتوک از طریق رگرسیون گامبهگام بررسی شد. خلأ عملکرد نیز از تفاضل پتانسیل عملکرد و عملکرد واقعی بهدست آمد. نتایج نشان داد از حدود 155 متغیر مورد بررسی، مدل نهایی در منطقه آمل و رشت بهترتیب با هفت و شش متغیر مستقل انتخاب شد. متوسط عملکرد واقعی ثبتشده در دو منطقه آمل و رشت بهترتیب برابر 4821 و 4467 کیلوگرم در هکتار بود. در معادله تولید منطقه آمل، متوسط و حداکثر عملکرد بهترتیب 4798 و 6505 کیلوگرم در هکتار تخمین زده شد که کل خلأ عملکرد برابر 1707 کیلوگرم در هکتار بود. در معادله تولید منطقه رشت، متوسط و حداکثر عملکرد بهترتیب 4443 و 6377 کیلوگرم در هکتار بهدست آمد که کل خلأ عملکرد برآورد شده برابر 1934 کیلوگرم در هکتار بود. در منطقه آمل، میزان افزایش عملکرد مربوط به متغیرهای تاریخ نشاکاری، تعداد دفعات مصرف سرک و نیتروژن بعد از گلدهی بهترتیب برابر 364، 292 و 416 کیلوگرم در هکتار سهمی معادل 21، 17 و 24 درصد از کل خلأ عملکرد را شامل شدند. همچنین، متغیرهای تناوب زراعی، ضدعفونی بذر و برداشت با کمباین از نظر خلأ عملکرد در رتبههای بعدی قرار گرفتند. در منطقه رشت، میزان افزایش عملکرد مربوط به متغیرهای مصرف پتاسیم، نیتروژن قبل از نشا و نیتروژن بعد از گلدهی بهترتیب با 644، 325 و 730 کیلوگرم در هکتار خلأ عملکرد سهمی معادل 33، 17 و 38 درصد از کل را نشان دادند. بنابراین، بر اساس برازش رابطه بین عملکرد مشاهدهشده و عملکرد پیشبینیشده میتوان بیان کرد که دقت مدل (معادله تولید) مناسب بوده و میتواند برای برآورد میزان خلأ عملکرد و تعیین سهم هر یک از متغیرهای محدود کننده عملکرد بهکار گرفته شود.</strong>
پتانسیل عملکرد,رقم,عملکرد نسبی,مدیریت مزرعه,مستندسازی
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14949.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14949_4a38a12f372601d6ea46e82d7ae965b6.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
بررسی تغییرات ترکیبات فیتوشیمیایی میوه خرما رقم برحی طی روند نمو و رسیدن
563
574
FA
سلاله
نجفی مرغملکی
دانشجوی دکتری علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
snajafim@gmail.com
سید محمد حسن
مرتضوی
دانشیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز ایران
mortazavi_mh@yahoo.com
حسین
معتمدی
استاد، گروه زیستشناسی، داشکده علوم، دانشگاه شهید چمران اهواز و مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی و علوم زیستی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
motamedih@scu.ac.ir
10.22055/ppd.2019.26170.1611
<strong>چکیده</strong><br /><strong>رقم برحی یکی از مرغوبترین ارقام خرما میباشد که میوه آن در مراحل مختلف نمو مانند خارک، رطب و خرما برداشت و مصرف دارد. در پژوهش حاضر خصوصیات کیفی و بیوشیمیایی میوه خرما رقم برحی در طول دوره نمو و رسیدن بررسی گردید. به این منظور میوهها در مراحل مختلف نمو شامل اواخر کیمری، خارک کامل، عمدتاً خارک، عمدتاً رطب، رطب کامل و خرما برداشتشده و از نظر ویژگیهایی نظیر کلروفیل کل، کاروتنوئید کل، انواع قندها، نشاسته، مواد فنولی کل، فلاونوئید کل، ویتامین ث، ظرفیت آنتیاکسیدانی، انواع اسیدهای فنولی و اسیدهای آلی مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که قندهای محلول در طول دوره رسیدن افزایش چشمگیری داشت. قندهای گلوکز و فروکتوز در رقم برحی غالب بوده و مقدار ساکارز ناچیز بود. اسیدیته میوه در ابتدا افزایش و سپس</strong><strong>کاهش یافت و در مرحله خرما با افزایشی قابل توجه به 45/2 میلیگرم در گرم وزن تر رسید. از میان اسیدهای آلی تشخیص دادهشده، در مرحله تمار، اسید استیک بیشترین غلظت را داشت ولی در مراحل قبلی نمو، اسیدمالیک غالبیت داشت. عمده ترکیبات دیگر بررسیشده شامل فلاونوئید، کلروفیل کل، کاروتنوئید، نشاسته و ویتامین ث در طول نمو کاهش یافتند. در بررسی اسیدهای فنولی توسط کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا اسیدهای پیسینامیک، جنتیستیک، گالیک، کلروجنیک، وانیلیک، کافئیک، سیرینجیک و پیکوماریک در میوه ردیابی شدند، که اسیدگالیک بالاترین غلظت را داشت و روند تغییرات آن در طول نمو افزایشی بود.</strong>
کلیدواژهها: ارزش تغذیهای,کیفیت,مراحل رشد
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14956.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_14956_7519a3b1e1c99373e18d42d7cb381d49.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
تولیدات گیاهی
2588-543X
2588-5979
42
4
2019
12
22
اثر رژیمهای آبیاری تنظیمشده بر ویژگیهای رویشی، پومولوژیکی و عملکردی زیتون کنسروالیا در شرایط مزرعه
575
585
FA
رحمت اله
غلامی
استادیار بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان
تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران
gholami.rahmat@yahoo.com
ابوالمحسن
حاجی امیری
مربی بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران
mhajiamiri@yahoo.com
مرزبان
نجفی
کارشناس بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران
nmarzaban@yahoo.com
10.22055/ppd.2019.22905.1501
<strong>چکیده</strong><br /><strong>این پژوهش بهمنظور</strong><strong>شناخت</strong><strong>مراحل</strong><strong>حساس </strong><strong>رشدی</strong><strong>زیتون</strong><strong>در</strong><strong>برابر</strong><strong>تنش خشکی و </strong><strong>ارزیابی</strong><strong> اثر تنش کمآبی </strong><strong>بر </strong><strong>ویژگیهای درخت</strong><strong> زیتون رقم کنسروالیا </strong><strong>در شرایط مزرعه در ایستگاه تحقیقات زیتون دالاهو طی سال زراعی 1395-9413 اجرا گردید.</strong><strong> درختان 16 ساله زیتون رقم کنسروالیا تحت شش رژیم آبیاری قرار گرفتند.</strong><strong>آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به انجام رسید. تیمارها شامل: آبیاری به میزان100 درصد نیاز آبی درختان (شاهد)، آبیاری 25 درصد در طول مدت سخت شدن هسته و 100 درصد در سایر مراحل رشد میوه، آبیاری به میزان 75 درصد از سخت شدن هسته تا برداشت محصول و 100 درصد در سایر مراحل رشد میوه، </strong><strong>آبیاری فقط در سه مرحله قبل گلدهی، شروع سخت شدن هسته و یک هفته قبل از برداشت محصول،</strong><strong> آبیاری به میزان 60 درصد نیاز آبی درختان زیتون طی کل فصل و شرایط دیم، بودند. پس از انجام تیمارها خصوصیات رویشی از جمله رشد و قطر شاخه سال جاری، خصوصیات میوه مانند</strong><strong> وزن میوه، طول میوه، قطر میوه،</strong><strong> وزن تر و</strong><strong> خشک گوشت، درصد ماده خشک، درصد رطوبت میوه، درصد گوشت و نیز عملکرد و کارآیی مصرف آب </strong><strong>اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که آبیاری به میزان 25 درصد در طول مدت سخت شدن هسته باعث افزایش عملکرد میوه و روغن، ابعاد میوه و درصد گوشت شد و آبیاری در سه مرحله رشدی میوه و تیمار 60 درصد آبیاری از نظر ابعاد میوه</strong><strong>،</strong><strong> وزن تر </strong><strong>گوشت</strong><strong>، عملکرد میوه و روغن در هکتار برابر بودند.</strong><strong>بازده مصرف آب در تیمار آبیاری در سه مرحله رشدی میوه و نیز کسر آبیاری در طول مدت سخت شدن هسته بالاتر از آبیاری کامل و دیگر تیمارها بود بهطوریکه میزان آن بهترتیب 30/14 و 29/4 </strong><strong>کیلوگرم بر متر مکعب</strong><strong> بود. به طور کلی نتایج نشان داد که کم آبیاری در مرحله سخت شدن هسته بدون تاثیر منفی بر عملکرد کل، سبب افزایش کارایی مصرف آب در زیتون رقم کنسروالیا میشود.</strong>
خصوصیات زایشی میوه,کمآبیاری تنظیمشده,عملکرد
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_15404.html
https://plantproduction.scu.ac.ir/article_15404_24b8768d22f075a855e010e20935b0a4.pdf